بسم رب الشهداء

اولش میخواستم یه مطلب  هنری بزنم که  یجورایی هم با اسم وبلاگ ربط داشته باشه . هرچقدر فکر کردم دیدم هیچ چیز نمیتونه راضیم کنه باز مثل همیشه از شهداء کمک خواستم . شهدا هنرمندان خدایی اند.  سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی جمله دارند که : هنر آنست که بمیری قبل از آنکه بمیرانندت .راستش دلم خیلی تنگ شده برا شلمچه . یادش بخیر زیارت عاشورای وداع با شلمچه .

یادم نمیره مادر شهیدی تعریف میکرد: آخرین باری که بچه ام داشت از مرخصی بر میگشت همه اهل فامیل برا بدرقه اومده بودند . اسفند دود کرده بودیم همسایه با دیدن این صحنه نزدیک شد و پرسید ببخشید خبری شده که اسفند دود کردید .خونتون شلوغه. بنده هم بی اختیار یک آن زبا نم برگشت ، بصورت ناخداگاه گفتم زائر کربلا داریم پسرم داره میره کربلا. دریغ از اینکه واقعا پسرم داشت کربلا میرفت اما نه اون کربلای ظاهری که ماها میریم و برمیگردیم.بلکه شهدا به کربلای واقعی رفتند و خود امام حسین رو زیارت کردند. بله مادر شهید میگفت : چند روز بعد خبر شهادت پسرمو آوردن پسرم زیارت قبول . شفاعت ماروهم به امام حسین(ع) بکن.

نوشته شده در پنج شنبه 91 بهمن 5ساعت ساعت 12:48 صبح توسط محمدی فر| نظر بدهید