سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























شلمچه آبیک

شهید سعید جان بزرگی

 

 

هوالمحبوب                              

شهید سعید جان بزرگی

زندگینامه شهید :

پاسدار شهید سعید جان بزرگی روز دوازدهم اسفندماه سال 1344 در شهرری (تهران) چشم بر زیباییهای جهان هستی گشود و در آغوش پر مهر مادر آرام گرفت. درس و مدرسه را همانند کودکان همسال خود در سن 7 سالگی آغاز نمود و تحصیلات خود را در رشته عکاسی ادامه داد.

 

فعالیت های فرهنگی و هنری شهید :

کارهای هنری را از همان زمان مدرسه شروع کرد. ابتدا با نقاشی های ساده کودکانه.

از پاییز 1360، حین تحصیل در دبیرستان «ارشاد» کاریکاتورهای زیبایش را برای چاپ به مجله «امید انقلاب» ارسال می کرد.

آن زمان هفته ای نبود که در صفحات پایانی مجله «امید انقلاب» کاریکاتورهای سعید چاپ نشود.

در همین زمان سعید علاوه بر انجام کارهای هنری به رشته عکاسی هم علاقه نشان داد . او از سال 1364 رسماً کار عکاسی را در جبهه شروع کرد و اولین عملیات بزرگ نظامی که از آن عکس گرفت، «عملیات کربلای پنج» بود. از آن پس در همه عملیات ها و حوادث پشت جبهه سعید را می دیدی که دوربین به دست به شکار لحظه می نشست.

زاویه دید ، ساختار محکم و فرم بدیع عکس های سعید ازمناطق عملیاتی نشان از خلاقیتی بود که در وجود این هنرمند مسلمان تبلور یافته بود.

او اوج هنر خود را در تراژدی «حلبچه» نشان داد. و با عکس هایی که از این جنایت بعثی ها گرفت، چهره کریه دشمن و مظلومیت مردم بی دفاع حلبچه را به جهانیان نشان داد. در حقیقت سعید با «چشم شیشه ای» خودش چشم های حقیقت جوی مردم دنیا را به روی جهانیان صدام و حامیان او باز کرد.

پس از پایان جنگ، سعید با شرکت در کنکور سراسری در رشته عکاسی دانشگاه هنر، پذیرفته شد.

او همان طور که حضور در صحنه های نبرد در طول دوران دفاع مقدس را لازم و واجب می دانست، معتقد بود حضور در عرصه های علمی و فرهنگی کشور وظیفه ای است که پس از جنگ بر گردن تک تک رزمندگان سنگینی می کند. از همین روی با جدیت و تلاش شبانه روزی خود توانست به عنوان دانشجوی نمونه کشور در سال 1375 انتخاب شود.

سعید موضوع پایان نامه کارشناسی خود را عکاسی جنگ، عکس های تفحص و تبادل و تشییع شهداء انتخاب و از آن به خوبی دفاع کرد. او پس از اخذ مدرک کارشناسی در سال 1376 با قبولی در مقطع کارشناسی ارشد رشته عکاسی به ادامه تحصیل پرداخت و پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد موضوع پایان نامه خود را «عکاسی قبل» انتخاب کرد.

او با تحقیق مفصل در زمینه «تاریخچه عکاسی جنگ در جهان» و «تاریخچه عکاسی جنگ در ایران» با ارایه اسناد، مدرک و عکس های ناب ، توانست مجموعه زیبایی را ارایه دهد. سعید در مقدمه این پایان نامه در خصوص هدف از تهیه آن می نویسد:

«جنگ نوعی کنش و واکنش خشونت آمیز بین دو کشور یا دو نیروی مخاصم است که یکی یا هر دو برای رسیدن به اهداف مورد نظر و نیز برای حل اختلاف های خود ، آن را الگوی غالب روابط خود می کنند.

با نگاهی به تاریخ، در می یابیم که در طول سال ها همواره بر سر خطوط مرزی ، بین دو کشور ایران وعراق اختلاف وجود داشته است ، جنگ تحمیلی ، طولانی ترین جنگ قرن بیستم بعد از جنگ ویتنام بود. هدف اصلی از این آتش افروزی، رویارویی با ملت ایران و شکست انقلاب اسلامی قبل از تحکیم آن و مقابله با گسترش آن در منطقه بود. جنگ رسمی و تجاوز گسترده ارتش عراق با دوازده لشکر و پانزده سرتیپ، با بمباران مناطقی از خاک ایران، از جمله فرودگاه مهرآباد در سی و یک شهریور 1359، آغاز شد.

«هنگامی که توپ ها به غرش در می آیند، ذوق و قریحه خاموش می شود.» این ضرب المثل در مورد جنگ تحمیلی صادق نبود. به محض این که جنگ آغاز شد، عکاسان وارد صحنه شدند. بمباران فرودگاه مهرآباد را در اولین روز جنگ عکاسان ثبت کردند.

عکس از یک سو وقایع جنگ را به واقعی ترین شکل ممکن ثبت کردند.

عکس از یک سو وقایع جنگ را به واقعی ترین شکل ممکن ثبت می کرد و از سوی دیگر، به سرعت برای انتقال به مخاطب آماده می شد. در اوایل جنگ، آثار عکاسان، از بمباران مناطق مسکونی، کشتار مردم بی دفاع و ... حس نفرت از دشمن و دفاع همه جانبه از میهن را در مردم پدید آورد. مقاومت دلیرانه و شهادت طلبانه مردان و زنان این مرز و بوم سد راه تهاجم گسترده دشمن به ایران شد. در جنگ هشت ساله، عکساان هم مانند سایر اقشار مردم از جان خود گذشتند و به دفاع از میهن پرداختند. آنان پا به پای رزمندگان در نبرد تن به تن در کوچه های خرمشهر، خطوط مقدم، میدان های مین و ... با دشمن پیکار کردند. اسلحه عکاسان، دوربین و قطار فشنگ شان، فیلم عکاسی بود.

با طولانی شدن جنگ، بسیاری از داوطلبانی که برای دفاع از میهن به سوی جبهه روانه شده بودند، به «عکاسی» روی آوردند. آنان در میدان جنگ آب دیده شدند.

به طور کلی، هنر و خصوصاً عکاسی، در جنگ تحمیلی رشد وتعالی یافت. در واقع، تاریخ عکاسی جهان را می توان بر تاریخ عکاسی در ایران منطبق دانست. این پدیده مرا بر آن داشت تا موضوع عکاسی جنگ را در دو بُعد داخلی و جهانی بررسی کنم و به شباهت ها و تفاوت های این دو بپردازم.

این پایان نامه از نظر موضوع نادر و منحصر به فرد است، اما از لحاظ معنوی قطعاً به واسطه مضایق عدیده، از جمله گذشت زمان و دسترسی نداشتن به تمام منابع، کاستی هایی دارد که امیدوارم در آینده، خود یا دیگران فرصت تکمیل آن را داشته باشیم.

این پایان نامه ، در دو فصل کلی طراحی شده است. فصل نخست، نگاهی است که به عکاسی جنگ در جهان برخی از عکاسان نام آور جنگ و تجارب آن ها، از جنگ کریمه تا جنگ خلیج فارس دارد. فصل دوم، نگاهی به درون دارد و به ذکر تاریخچه عکاسی جنگ از انقلاب مشروطه تا امروز و معرفی عکاسان جنگ، با تأکید بر عکاسی در دوران جنگ تحمیلی می پردازد.

این پژوهش، به روش مصاحبه و کتاب خانه و نیز تنظیم تجارب شخصی تهیه شده است. هدف اصلی من، ایجاد یک دوره مدرن تاریخی در حوزه عکاسی جنگ در ایران بوده است. امید است این قدم نخست، پی آمدهایی در تداوم تدوین تاریخ عکاسی ایران داشته باشد.

در این راه، هرگز فرضیه ای نداشتم، چرا که هدف من تحلیل یا توصیف نبود، بلکه کشف زوایای ناپیدای تاریخ در دوره معاصر بود.

این پژوهش به گونه ای، از جمله پژوهش های اکتشافی و تاریخی محسوب می گردد. جا دارد گوشه ای از مضیقه های اجرایی این پژوهش را برای آیندگان برشمارم: اطلاعات تاریخی طبقه بندی نشده، به ویژه در خصوص عکس در ارگان های مربوطه و در نهادهای فرهنگی و هنری، نخستین و اساسی ترین مشکل است. این مشکل، مانعی برای پژوهش است، چرا که نمی دانی از کجا شروع کنی و چه بخواهی. حتی ممکن است آنچه که دنبالش می گردی موجود باشد، اما کسی از وجود آن مطلع نباشد. به همین علت، در قسمت «نتیجه» تأکید کرده ام که تا پیش از نابودی این اطلاعات، باید اقدام عاجلی برای سامان دهی اسناد و مدارک صورت پذیرد.

از سوی دیگر، اوضاع تاریخ وقایع معاصر در ایران، برخلاف انتظار و توقع اولیه ، چندان بهتر از آرشیو تصاویر و عکس نیست. گویی قرار است تاریخ دوباره تکرار شود و آیندگان نیز همچون مادر شناخت تاریخ پیشین معاصر خود دچار کمبود منابع مدون باشند. در واقع، معلوم نیست بین جنگ داخلی و جنگ خارجی چه تفاوت هایی هست؛ انقلاب یا اعمال ضد انقلاب را باید در کدام طبقه قرار داد. تاریخ، تحت تأثیر نظام سلطه، کاملاً یک طرفه نوشته شده و اصلاً برای حذف و انحراف تهیه شده است تا روشن گری.

به عنوان دانشجویی با امکانات فردی و شخصی محدود، فرصت و مجال آن را نداشتم تا کاستی های ذکر شده را جبران کنم. امید دارم که در کشور، به ویژه در سطح دانشگاه هنر، بارقه های حرکت به سوی ثبت و ضبط تاریخ هنر معاصر، که وظیفه ای مهم است، به چشم بخورد؛

سعید در بخش نتیجه گیری پایان نامه خود می نویسد:

در جنگ تحمیلی، ملت ایران به دفاع همه جانبه از میهن اسلامی برخاست. تک تک افراد جامعه، از زن و مرد و پیر و جوان و حتی کودکان، در مقاومت و پیروزی جنگ تحمیلی نقش داشتند. در این میان، عکاسان نیز بنا به احساس وظیفه، مشغول ثبت صحنه های مختلف این مقاومت شدند. با طولانی شدن جنگ و گستردگی جغرافیایی آن، عکاسی، عده زیادی را به خود جذب کرد.

این عکاسان جوان به مرور زمان، مهارت های بی شماری کسب کردند. به اعتقاد کارشناسان، بسیاری از عکس های جنگ تحمیلی را با عکس های ماندگار جنگ در دنیا می توان مقایسه کرد.

بخشی از حاصل تلاش عکاسان جنگ در مطبوعات و کتاب ها منتشر شد. این کتاب ها، در حال حاضر، نایابند و در درسترس عموم قرار ندارند؛ و در بعضی از کتاب خانه های مهم، جای خالی این کتاب ها به چشم می خورد.

 

فعالیت شهید در جبهه های جنگ :

15 سال بیشتر نداشت که شوق حضور در میدان جنگ و دفاع از خاک ایران او را به مناطق جنگی کشاند، ابتدا در جرگه بسیجیان لبیک گوی پیام خمینی شد سال 1362 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در واحد تبلیغات به کار پرداخت. سال 1363 و 1366 مجروح گشت.در عملیات بدر بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی به بستر بیماری افتاد. در عملیات کربلای 5 گلوله‌ای از کنار سرش عبور کرد و او به طور معجزه آسایی زنده ماند.7

 سال مردانه جنگید بعد از اتمام جنگ تحصیلات عالیه خود را ادامه داد و تا اخذ مدرک کارشناسی در رشته عکاسی و کسب رتبه دانشجوی نمونه سال 1375 شد.در این دوران سه مرتبه به زیارت بیت‌الله الحرام و یک مرتبه به زیارت مزار پاک سید شهیدان (ع)‌مشرف گردید. او در سال 1371 با دوشیزه‌ای پارسا ازدواج نمود و صاحب 2 فرزند شد سعید علاقه خاصی به مقام معظم رهبری داشت و اگر می‌دانست ایشان در مکانی حضور دارند، سعی می‌کرد حتماًَ در آن مجلس حاضر باشد.

 

نحوه شهادت :                   

 سرانجام سعید بعد از چهارمرتبه عمل جراحی به علت استنشاق گازهای شیمیایی در هنگام عکسبرداری از قربانیان حلبچه در روز بیست و دوم تیرماه سال 1381 در حالیکه معاونت فرهنگی لشگر 27 محمدرسول (ص) را بر عهده داشت در بیمارستان شهید مصطفی خمینی دار فانی را وداع گفت و با ذکر یا ابوالفضل العباس (ع) به دیدار معشوق خویش شتافت. پیکر پاکش را روز بعد در قطعه 29 بهشت زهرا (س) به خاک سپردند.

 یا علی.



نوشته شده در جمعه 91 دی 22ساعت ساعت 10:22 عصر توسط محمدی فر| نظر

By Ashoora.ir & Night Skin